پرواز دلدادگی

امروز اولین روز تازه شدن است

پرواز دلدادگی

امروز اولین روز تازه شدن است

به یاد داشته باشیم

 

  

              هوالمحبوب                                                                         

 

                    

 

چه بگویم  

 

خداوند عزّوجل می‌فرماید

 

هر کس دوست  مرا سبک  بشمارد، با من در جنگ است.   

 

من در کمک  به دوستانم بسیار ســـــــریع عمل  می‌کنم. 

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:  

 

خداونددرروزقیامت یکی ازبندگانش را سرزنش می کند و  

 

می‌فرماید:ای بنده من! چرا من که  مریض شدم به عیادتم  

 

نیامدی؟! 
 

بنده می گوید: سبحانک! خداوندا تو منزّهی ازاینکه بیمار  

 

شوی. 
 

خداوند می فرماید:برادر مؤمن تو مریض شد  اماتو اورا  

 

عیادت نکردی.به عزت و جلالم قسم  اگربه عیادتش 

 

 رفته بودی، مرا آنجا می‌یافتی،  آنگاه من هم  

 

حوائج تو را برطرف می نمودم.  

 

چراکه من باکسانیکه بندگان مؤمن مرا عزیز  می‌دارند، 

 

 مهربان هستم.

امام صادق علیه السلام فرمود:حرمت مؤمن از  
حرمت  

 کعبه بیشتر است. 
 

ونیزفرمود:خداوند هرکاری ازمومن را به  خودش واگذار 

 

کرده جزاینکه اجازه نداده که خودراذلیل کند.آیا نشنیده اید 

 

که خداوند در سوره منافقین،آیه8 میفرماید:خداو پیامبرش 

 

 و مؤمنین عزیز هستند.» پس مؤمن همیشه عزیز است و  

 

هــــــــرگز زیر بار ذلــت نمی‌رود،بلکه از کوه هم پا برجاتر و 

 

 مستحکم تر است.  

 

حتی کوه هم با کلنگ از جا کنده می‌شــــــــود ولی  مؤمن  

 

هرگز از دینش کاسته نمی‌گردد. 
 

رسول خدا فرمود: 

 

خداوند عزّوجل مؤمن را ازعظمت جلال و قدرت خودش 

 

 آفرید.ونیزفرمود:هرکس مؤمنی راخواربشمارد،  

 

 خداوند او راخوار می کند. 
 

 ونیزفرمود:هرکس مومنی رابه علت تنگـدستی‌اش  

 

کوچک  بشمرد،خداونـــد در روز قیامت رسوایش می‌گرداند.

منابع: 
 

بحار الانوار، ج 67، باب اول/ از ص 60 تا 73. 

  

بحار الانوار، ج 75، باب 56/ ص 142 تا 147

 

 

                                          التماس دعا 

نظرات 9 + ارسال نظر
ستاره دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:46 ق.ظ http://setarehbaroon.blogfa.com/

درود
ما از خدای گم شده ایم ، او به جستجوست
چون ما نیازمند و گرفتار آرزوست
گاهی به برگ لاله نویسد پیام خویش
گاهی درون سینه مرغان به های و هوست
در نرگس آرمید که بیند جمال ما
چندان کرشمه دان که نگاهش به گفتگوست
آهی سحرگهی که زند در فراق ما
بیرون و اندرون ، زبر و زیر و چارسوست
هنگامه بست از پی دیدار خاکیی
نظاره را بهانه تماشای رنگ و بوست
پنهان به ذره ذره و نا آشنا هنوز
پیدا چو ماهتاب و به آغوش کاخ و کوست
در خاکدان ما گهر زندگی گم است
این گوهری که گم شده مائیم یا که اوست


«اقبال لاهوری»
گاهی حس میکنم ایمانم در خلع هستش و ...

توکا دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:27 ب.ظ http://tookashakiba.blogfa.com/

سلام

ممنون از حضور شما

*****************************
*****************************

یکی از نام‌های قیامت، یوم الحسرة است به این معنا که انسان‌ها در روز قیامت حسرت می‌خورند که چرا آن کار را کردم؟ چرا این کار را نکردم؟ ای کاش آن کار را انجام نمی‌دادم، ای کاش این کار را انجام می‌دادم. و خلاصه این که دائم با خود کلنجار می‌رود و اعمالش را بررسی می‌کند و انگشت حسرت به دهان می‌گیرد .
وقتی ارزش مال حلال را می‌نگرد حسرت می‌خورد که چرا در دنیا تمام همّ و غمش این بوده که فقط مال و ثروت جمع کند و به فکر حلال بودن آن نبوده است. در قرآن آمده که ظالم انگشت حسرت به دندان می‌گزد و می‌گوید:

"وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا(1)؛ روزی که ظالم دستان خود را به دندان گزد و گوید: ای کاش راهی را که رسول در پیش گرفته بود، در پیش گرفته بودم."

"لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَ کَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا (3)؛ او [بود که‏] مرا به گمراهى کشانید پس از آن که قرآن به من رسیده بود. و شیطان همواره فروگذارنده انسان است."

و خلاصه این که برای جمیع اعمالش حسرت می‌خورد. اما افسوس و صد افسوس که در آن روز، حسرت خوردن سودی ندارد و باید پاسخ اعمالش را بدهد و به خاطر اعمال ناپسند و گناهانش دچار غضب و عذاب الهی می‌شود. در آیه‌ای دیگر از قرآن کریم آمده است:

"اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطتُ فِى جَنبِ الله"؛ آنگاه که، هر نفسى که به خود آید و فریاد واحسرتا! برآرد و گوید: واى بر من! که امر خدا را فرو گذاشتم و فرمان‌های خدا را انجام ندادم و در حق خود ظلم و تفریط کردم. (4)

************************************
************************************

جاوید باشی و باقی

سودابه دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:24 ب.ظ http://berahnegi-man.blogfa.com

سلام دوست عزیز

وبلاک زیبایی داری

مطالبش فوق العاده زیباست چون از ذهن زیبایی نشات می گیره

مرسی که خبرم کردی

ونوس مرداسی دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:07 ب.ظ http://www.venusmardasi.blogfa.com

سلام عزیز مهربان:
ممنون
دستتون درد نکنه
از ۳۰آبان تا حالا چقدر گذشته از افتتاح این وبلاگ پر آرامش؟؟؟؟؟من باید تازه خبر دار شوم
مبارکه
نمی دونم دلیلش چیه ولی اینجا پر از آرامشه.
مثل همیشه موفق باشید

مینا دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:17 ب.ظ http://talya.blogfa.com

خانه ای ساخته ای از مهر و وفا
پایدار باشی و قلمت پر بار!

قطره های آبی دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:02 ب.ظ http://payezezendegy.persianblog.ir/

سلام استاد
تشکر که خبر دادید.
واقعا که رسیدگی و حمایت از انسانها یک وظیفه است
حالا اگر این شخص مومن و مسلمان هم باشد که ارج و ارزشش در نزد خدا بیشتر است .
متاسفانه این کار بسیار کم صورت می گیرد. در این میان از بس شیاد و کلاهبردار به عناوین مختلف به آدم مراجعه می کنند برای جمع آوری مثلا کمک به فلان خیریه دیگر کسی اطمینان نمی کند که آیا اینها راست می گویند و یا دروغ...
ملتمس دعا

گل مرداب(نیلوفر) سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:49 ق.ظ http://www.madyonekhoda.blogfa.com

سلام به استاد بزرگی که این روزا یادی از شاگرد خیلی خیلی کوچک هم نمی کنه
امیدوارم حالتون خوب باشه
راستش پستتون خیلی زیبا بود
مخصوصا قسمت عیادت خیلی دلمو لرزوند .
خواهش می کنم این روزا برای یک نفر که داره با یه بیماری مهلک دست و پنجه نرم می کنه دعا کنید . دعا کنید خدا به فرزنداش رحم کنه . خدا دعای شما پاکان را بهتر جواب می ده .
منم از دعای خیرتون بی نصیب نذارید .
در پناه حق

خلوت نشین سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:18 ب.ظ

سلام
چه احادیث پر معنا و زیبایی نقل کرده اید .مثل همیشه جذاب و خواندنی بودند.
ان شاالله همه ما از مومنانی باشیم که مورد پسند باری تعالی ست نه صرف اینکه در لفظ مومن باشیم
در پناه خدا موید باشید

ღஜღ سایه مجنون ღஜღ پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:04 ب.ظ http://www.m-jahesh.blogfa.com

آه ای خدای مهربــــون ، بشنو تو این ساز دلم
نمیخوام که این دفعــــه ، اعتراف نکرده باز برم
آره میخوام حرف بزنم ، به این قفس ســر بزنــــم
کاش نشم مجرم و مــن ، به سوی تو پر بزنـــــــــم
کاش میشد رها بشم ، من از این زندون تنگ
این زندونی که میله هاش ، عمری بوده از جنس سنگ
میگن هر کی ستارشـو ، تو آسمون پیدا کنــــــــــــه
باید که کوله بارشـــــو ، یه بار دیگه نگاه کنــــــــه
آره منـــم ستارمـــــــو ، کم نور و بی نشون دیـــدم
ولی تو کــــوله بار دل ، چیزی جز عشقت ندیــــدم
کوله باری که همـــش ، بوده پر از دلواپســــــــــی
امشب از این دنیای تلخ ، باید کنم خدافظـــــــــــــــی
وای که تو این شب سیاه ، کی میرسم من بـــــه وداع
کی این دل شکستمـــــو ، میدم به دستت ای خـــــــدا
این دل بی گناه مـــــــن ، واسه رسیدن به نگـــــــات
سر سجاده ی عشـــــــق ، از ته دل می کرد صـــدات
آه ای خدای عاشقــــــی ، واسه سفر به ملکـــــــــوت
تموم زندگی مـــــــــــن ، فقط دعا بود و سکـــــــوت
دعا واسه روزی که من ، پرواز کنم به سوی تــــــــو
سکوت واسه لحظه ای که ، نگام کنن چشمون تـــــــــو

معصومه جهش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد